
یادآوری
چشمهایم هنوز سنگین خواب است. صدای پیامک گوشی که بالای تختم جاخوش کرده، خواب شیرین صبحگاهیام را برهم میزند. لای پلکهام را به سختی باز میکنم و نگاهی به

درد خاموش
در مقابل پنجرۀ باز و مشرف به حیاط ایستادهام و بازی و هیاهوی بچهها را تماشا میکنم. سوی نگاهم ناخودآگاه به گوشهای از صحن جلب میشود. همان جا

ویدئوی کلاس مجازی
کامپیوترم را روشن کردهام، نرمافزار فیلمبرداری از صفحه باز است و به صفحه مانیتورخیره شدهام. میکروفون در مقابل صورتم، آمادهی ضبط فیلم تدریسم هستم که باید تا فرداصبح در

ردپای درد
از لابهلای میلههای عمودی پنجره چشم به بیرون میدوزد. نگاه بیفروغش بر تصویر متحرک کودکی خندان که بر روی چمنهای محوطه آسایشگاه مشغول بازی است، خیره میماند. هیاهوی صداهایی

آخرین کلام
بگذار که آخرین کلام من این باشد… که تو سفیر مهر شدی در آغاز راه. بگذار با تو بگویم از اندیشههایی که برای پریدن با تو اوج گرفت. و

خیال تو
یک دم و لحظه از نظر نمیروی تو ای پری کجا روم خیال تو بیفکند ز سر شری؟ حکم دهد فقط دلم دست نشان بده جری قمار شد غرور

پرنیان
من به دیدار تو محتاجتر از بارانم آفتاب است نگاهت که به دل میتابد تک تک ثانیههایی که کنارم ماندی لحظههایی است که از عمر حسابش کردم قدر میدانم

دیدار
به دیدار تو میآیم زمان از چرخ میافتد درونم التهابی هست؛ که در هنگامهی دیدار رویت از تپش انگار میافتد. زمان در بزم دیدارت اسیرِ جادوی موسیقیِ چشمِ تو

یادداشتی درباره فیلم آینه (Miror)
امروز شاخ غول را شکستم و برای اولین بار بعد از مدتها -که حسرت تماشای یک فیلم سینمایی ارزشمند همراه با نقد و تحلیل بر دلم مانده بود- موفق

انتخاب با توست
درحال حاضر از هیجانی سرشارم که نمیدانم در بلندمدت پیامدهای خوبی به ارمغان خواهد آورد یا تنها یک دلخوشی کوچک و گذراست؟ مثل خیلی از تصمیمهای آنی و سطحی

یادداشتی کوتاه بر نشست ادبی
امشب برای سومین هفته متوالی موفق شدم در نشست ادبی خانه سیمین شرکت کنم. البته امشب میهمانان جدیدی هم حضور داشتند و تعداد افراد حاضر بیش از ظرفیت پیش

کوهنوردی_طبیعتگردی
میشود گاهی هم از گرمای مطبوع پتو در یک پگاه پاییزی دل کند و لذت تماشای فروزش مهر را در دل طبیعت به نظاره نشست. 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 میشود لطافت و

معرفی کتاب: لذت لگدزدن به آگاهی
کتاب لذت لگدزدن به آگاهی توسط کالوم مک کن خالق رمان پرفروش «بگذار دنیای بزرگ بچرخد» منتشر شده است و ساختار آن در قالب نامههایی است که نویسنده به

معرفی کتاب: انسان در جستجوی معنا
انسان در جستجوی معنا، کتابی است اثرگذار که توسط ویکتور.ای.فرانکل به نگارش درآمده است. من ترجمه کیومرث پارسای، انتشارات تمدن علمی را به تازگی مطالعه کردم. در این کتاب

یادداشتی بر مقدمه کتاب شاهرخ مسکوب
بعد از حدود دوهفته باز به آغوش نوشتن بازمیگردم مثل کودکی بیتاب که مدتی از آغوش گرم و نرم مادر جدا افتاده. دیروز کتابی از شاهرخ مسکوب به دستم

یادداشتی بر نمایشنامه «بالاخره این زندگی مال کیه؟»
بالاخره این زندگی مال کیه؟ عنوان نمایشنامهای است اثر برایان کلارک و ترجمه احمد کساییپور درباره مردی به نام کن هریسن که یک مجسمهساز و استاد دانشگاه بوده و

راهکارهایی برای خودکنترلی و شادتربودن:
«خودکنترلی یعنی اینکه ما بتوانیم عواطف و هیجانات خود را به نحو مطلوب اداره کنیم و از توانایی حفظ آرامش خود در شرایط بحرانی و استرسزا در انطباق با

چگونه فرزندم را برای داشتن استقلال در زندگی آماده کنم؟
فراگیری مهارت استقلالیابی در کودکان: شاید این سوال که « کودکان از چه زمانی باید استقلالطلبی را فرابگیرند» نه تنها برای من، چه بسا که در ذهن بسیاری از

عشق به تنهایی کافی نیست… (آزادی و مسئولیتپذیری لازمه رشد کودک)
شاید باور بسیاری از والدین این باشد که عشقورزیدن به فرزندشان با این موضوع که مسئولیت کلیه مشکلات آنها را برعهده گیرند، همسو و هممعناست. این فلسفه از انجامدادن

کودکم؛ تو کامل نیستی!
چهرۀ مغموم دخترم وقتی از مدرسه برمیگردد، دو روزی است که ذهنم را مشغول کرده است. تاکنون خودم هنوز برای گفتگو در اینباره پیشقدم نشدهام، چرا که میخواهم این
آرشیو نوشتهها
دستهها
- پادکست (۹)
- داستانک (۱۵)
- رسانه ها ی صوتی (۱۰)
- رمان فریاد بزن (۷)
- شعرها (۶۵)
- کتابهای من (۴)
- معرفی کتاب (۲۱)
- مقالات (۲۳)
- یادداشتها (۶۷)
آخرین دیدگاهها