چندروز پیش وقتی توی اتاقم مشغول مطالعه بودم، با شنیدن سروصدای فرزندانم متوجه دعوای دختر و پسرم با همدیگر شدم و سپس شاهد رفتار پرخاشگرانه دخترم (که نوجوانی ۱۲ ساله است) با برادرکوچکترش بر سراینکه بدون اجازه به وسایل شخصیاش دست زده و کتاب موردعلاقهاش را پاره کرده، بودم. دخترم با صدای بلند بر سر برادرش فریاد میکشید و او را بابت کاری که مرتکب شده بود؛ شماتت میکرد اما بیتفاوتی برادر که هیچ علامتی از پشیمانی در چهرهاش نبود و و به هیچوجه حاضر به عذرخواهی هم نبود، حسابی حرصش را درمیآورد و با رفتن به سوی او قصدداشت، وانمود کند که با تنبیه بدنی رفتارش را تلافی خواهد کرد. من در آن لحظه واقعا نمیدانستم چه واکنشی باید نشان دهم و اصلا دخالت کردن در دعوای فرزندانم در آن موقعیت کار درستی است یا نه؟ و اولین سوالی که در ذهنم نقش بست این بود: «چگونه باید دربرابر رفتار پرخاشگری فرزند نوجوانم برخورد کنم؟ و آیا قادر هستم که مهارت کنترل خشم را به آنها آموزش دهم؟» لذا تصمیم گرفتم در این خصوص مطالعاتی انجام دهم و به بررسی تجارب مشابه در این زمینه که از سوی سایر والدین مطرح شده بود، بپردازم. مقاله حاضر نتیجه تحقیقی است که انجام دادهام و امیدوارم برای شما خواننده عزیز نیز مفید واقع شود.
امروزه تقریباً همه والدین نسبت به این موضوع آگاهی دارند که نوجوان، فردی با نوسانات خلقی، روحیه تهاجمی و شورشگر است اما با این وجود نباید اجازه دهیم که وی با این خشم و پرخاش خود زندگی کند. یک فرد نوجوان نیز مانند هر انسان دیگری نیاز دارد که بیاموزد؛ چگونه هیجاناتش را کنترل نماید و مهارتهایی را فرابگیرد که در هنگام عصبانیت باعث پیشگیری از بروز رفتارهای پرخاشگرانه ای شود که احتمال دارد موجب آسیبزدن به خود یا اطرافیانش شود.
خانواده مهمترین محيط براى پيشگيرى از مشكلات رفتاری است و والدین موثرترین افراد زندگى نوجوانان هستند. آنان از ابتداى زندگى مهمترین الگوى رفتارى فرزندان محسوب می شوند.
بنابراین والدین برای آگاه سازی فرزندانشان ابتدا بایستی خود آگاهی و اطلاعات لازم را كسب كنند.
عصبانیت نابه جا میتواند احساساتی آسیبدیده را برانگیزد و به روابط بین اعضای خانواده لطمه بزند. در اینجا روشهایی را نیز برای بهبود و پیشرفت ارتباط در خانواده خواهیم گفت که چطور والدین میتوانند با گوش دادن به عواطف فرزند نوجوانشان به او کمک کنند که احساسات خود را محترمانه بیان کند.
مهارت گوش دادن: منظور از گوش دادن این است که نهایت سعی خود را بکنید که احساسات و عواطف نوجوان را از پشت کلمات، آهنگ صدا و زبان بدن وی درک کنید. هم به احساسات و هم به محتوای صحبتهای او گوش فرادهید. فکر میکنید که او چه احساسی دارد؟ و چه شرایطی باعث بروز چنین احساسی در او شده است؟ میتوانید از خود او بپرسید تا قضیه برایتان روشن شود. از روش گوش دادن انعکاسی استفاده کنید تا ادراک خود را از موضوع گسترش دهید. اینکار به شما کمک میکند تا با «انعکاس» آنچه دیده و شنیدهاید، درکتان را از موضوع به او نشان دهید و به او بفهمانید که حقیقتا او را درک کردهاید. اجازه دهید با یک مثال این موضوع را روشنتر بیان کنیم: متین که ۱۴سال دارد، آشفته وارد خانه میشود، کیفش را به گوشهای پرت میکند و بدون هیچ صحبتی وارد اتاقش شده و در را باشدت به هم میکوبد. اگر شما به عنوان پدر یا مادر با چنین رفتاری از سوی فرزندتان مواجه شوید، چهگونه عکسالعمل نشان میدهید؟ آیا به این امید که با گذشت زمان این حالت از بین خواهد رفت، آن را نادیده میگیرید؟ ممکن است بخواهید فریاد بزنید و بگویید: «چه اتفاقی برایت افتاده است؟» یا هم کمی صبرکنید و بعد به آرامی از او بپرسید:«به نظر میرسد که عصبانی هستی! تمایل داری در این مورد باهم صحبت کنیم؟» واکنش آخر حالتی ارتباطی است و درصورتی که فرد تمایل نداشته باشد که با شما صحبت کند، بازهم به احساساتش احترام بگذارید ولی اگر تصمیم گرفت که شروع به صحبت کند، خیلی مهم است که به او و حرفهایش توجه نشان دهید. یادتان باشد که وقتی فرزندتان درباره موضوعی که موجب آشفتگی و عصبانیتش شده حرف میزند، نمیخواهد که تحلیل شود یا حتی نصیحت و اندرز بشنود. درصورتیکه علاقهمند باشد میتوانید راجع به راهحلهای موجود با او صحبت و راهنماییاش کنید. به این جملات توجه کنید: «اجازه بده ببینم که درست فهمیدم؟ شما گفتی که آرمان جلوی دوستانت تو را مسخره کرده و دست انداخته است؟ حالا تو از دست او عصبانی هستی. موضوع همین است؟» گوشدادن بسبار اهمیت دارد اما قضاوت و تفسیر نکنید. حتی تکرار و منعکس کردن کلمات به تنهایی ممکن است ازسوی او چنین برداشت شود که واقعا حرف او را نمیفهمید، لذا گوشدادن انعکاسی بر احساسات و محتوای حرفهایش تمرکز دارد و شما اینگونه درک خودتان را مجدداً بیان میکنید.
وقتی درحال گوش دادن به حرف های نوجوانتان هستید که خشمگین به نظر میرسد، میتوانید آن خشم را منعکس کنید، گاهی نیز احساسی دیگر پشت این خشم هست که میتوانید آن احساس چالشانگیز را نیز منعکس کنید: «چنین به نظر میرسد که رفتار آرمان با تو در مقابل دوستانت، تو را پریشان و خجالتزده کرده است.»
در اینجا چند نمونه دیگر از گوش دادن انعکاسی را نام میبریم:
«به نظر میرسد ازین جهت عصبانی هستی که اجازه ندادم امشب به میهمانی دوستت بروی.»
« من حس میکنم به این دلیل که دوستت تو را را ترک کرده است، احساس ناکامی میکنی».
«شاید ازین بابت ناراحت هستی که فکر میکنی پدرت به تو اعتماد ندارد؟»
گاهی که شما با موفقیت، توانستهاید احساس فرزندتان و شرایط ایجاد آن حس را تشخیص دهید، ممکن است تمایل داشته باشد که صحبتکردن با او را ادامه دهید، دراینصورت تمام سعی خود را بکنید که به گوشسپردن انعکاسی روی آورید و درصورت نیاز پرسشهای بیشتری را برای روشنترشدن قضیه مطرح کنید. از روشهایی مثل سکوت کردن یا تکان دادن سر هم میتوانید بهره ببری+د اما نباید سکوت بیش ازحد باشد زیرا باعث القای این فکر در او خواهید شد که متوجه منظورش نمیشوید.
مثال: فرض کنید فرزند ۱۱سالهتان از همیشه ساکتتر است و شما حس میکنید که مشکلی برایش پیش آمده است. شما: «به نظر میرسد چیزی تو را آشفته و نگران کرده است.» نوجوان: «خانم مریدی در کلاس سوالی از من پرسید و من پاسخ آن را نمیدانستم. اصلا چرا او باید هرچه سوال سخت هست را از من بپرسد؟». شما :«پس ازاین که پاسخ سوال را نمیدانستی، احساس ناکامی میکنی؟» نوجوان :« بله همینطور است». شما: «به نظر میرسد ازینکه فکر میکنی تلاشهایت در خواندن درس بینتیجه مانده است، دلسرد شدهای؟» نوجوان:«(درحالی که اشک میریزد و باپشت دست چشمهایش را خشک میکند، با اخم میگوید) «بله، من درسم را خوانده بودم.» شما :«من شاهدم که تو برای خواندن و یادگیری این درس تلاش خودت را کردی.» نوجوان«درسته، اما بایت این موضوع که نتوانستم پاسخ سوالات خانم معلم را بدهم، خجالت زده شدم، چون من واقعا زحمت کشیده بودم… ممنونم که به حرفهایم گوش دادی مادر». شما میتوانید از فرزندتان بخواهید که درصورت تمایل کاری را که ممکن بود بعد از واکنش به شرایط انجام دهد، مجسم کند.
پیامهای مسئولانه: با استفاده از پیامهای مسئولانه فرد میتواند احساساتش را به طور موثر بیان کند بدون اینکه کسی را سرزنش کند یا شخصی دیگر را مسئول احساس خود قرار دهد.
بطور مثال: فرزند شما با خشم بر سر شما فریاد میزند.
پیام غیرمسئولانه: «تو جرئت نداری سر من فریاد بزنی!»
پیام مسئولانه: «وقتی سر من فریاد میزنی، احساس بیحرمتی میکنم. چون به نظر میرسد تو به حرفها و احساسات من توجهی نداری.»
شاید بهتر باشد برای درک بهتر موضوع، یک مثال دیگر را در نظر بگیرید. در این مثال پسر ۱۴ سالهتان قصد دارد به میهمانی جشن تولدی که از طرف دوستش دعوت شده، برود اما شما بنابه دلایلی که صلاح نمیدانید به او اجازه رفتن به آن میهمانی را نمیدهید و با عصبانیت او مواجه میشوید. حال اجازه دهید شرایط گفتگوی شما با فرزند نوجوانتان را پیشبینی کرده و این طور ادامه دهیم:
نوجوان: «چرا من نمیتوانم به میهمانی بروم؟ درحالیکه همه دوستانم دراین میهمانی شرکت میکنند؟» شما: «به نظر میرسد تو ازین عصبانی هستی که فکر میکنی من بیانصافی کردهام که اجازهی رفتن به مهمانی را به تو ندادهام؟» نوجوان: «بله، شما مثل یک بچه با من رفتار میکنید.» شما: «من متوجه هستم که درحال بزرگ شدن هستی، اما نگران همه چیزهایی هم که ممکن است خارج از خانه بر تو تاثیر بگذارد، هستم». نوحوان: «یعنی شما به من اعتماد ندارید؟» شما: «من میدانم که چرا تو اینطور فکر میکنی، اما موضوع این نیست. دلیل اصلیاش اینست که من از فشار شدید دوستانت آگاهم و تو را خیلی دوست دارم. وقتی من والدین دوستت را نمیشناسم، اصلا احساس خوبی ندارم و آرام نیستم». نوجوان: «قول میدهم که هیچ کاری اشتباهی نکنم. قول میدهم». شما: «من میدانم که تو تمام تلاشت را میکنی، اما من اصلا احساس خوبی ندارم فقط تو تنها نیستی، بچه های دیگر هم هستند و من بر تصمیم خود استوارم». اگر نوجوان شما بازهم خشمگین بود، میتوانید به او بگویید که او حق دارد به احساسات خود عمل کند و به میهمانی برود، اما شما نمیخواهید دیگر در این باره با او بحث کنید. این مسئلهای نیست که به گفتو گوهایی مداوم نیاز داشته باشد.
جلسات خانوادگی: جلسات خانوادگي در واقع گردهمایي شما و اعضاي خانوده تان است كه در آن درباره مسائل خانواده یا برنامه هاي پيشرو به همفكري ميپردازید و عرصهی خوبی برای آموزش مهارتهای کنترل خشم هستند. این جلسات منجر به افزایش همبستگي خانواده، افزایش همكاري و كاهش اختلافات در خانواده، افزایش عشق و احترام متقابل، افزایش سازماندهي خانواده و پيشگيري از بحران هاي پيش بيني نشده خواهد شد.
شما میتوانید با تشکیل جلسات منظم هفتگی به مباحث مختلف و موردنیاز اعضای خانواده بپردازید و از این جلسات برای برنامهریزی و حل مشکلات بهره ببرید و اینگونه ارتباطتان را با فرزندان خود نیز استحکام بخشید چرا که فرصتی مناسب و لحظاتی آموزنده درباره پرداختن به مسائل مختلف هستند از جمله: بررسی جریانات خشم.
مثلا: مسئله خشم را در جلسه خانوادگی مطرح کنید و از فرزندانتان بخواهید که نظراتشان را درمورد چیستی خشم و چگونگی تاثیر آن بر خود و دیگران بیان کنند و سپس لیستی را برای جلسه بعد بنویسید که در مورد مسائل موردنیازشان در آن باره صحبت کنند؛ مثل اینکه «چه چیزهایی آنها را واقعا میرنجاند و باعث برانگیختن خشمشان میشود؟» خواندن لیست در جلسه بعد و شنیدن آنچه افراد مطرح میکنند، بسیار جالب خواهد بود. میتوانید درباره روشهایی که اعضای خانواده به واسطه آنها در هنگام عصبانیت میتوانند با دیگران بهتر ارتباط برقرار کنند، گفت وگو کنید. روشهایی از قبیل «توقف، تفکر و عمل» یا راهکارهایی مانند: تا ده شمردن، ترک موقعیت فعلی، شناسایی احساست همراه با خشم یا استرس و ترس ، نفس عمیق کشیدن، تنآرامی و …
مي توانيد در این جلسات درباره هر موضوعي كه به نحوي به خانواده یا یكي از اعضاي خانواده مربوط باشد، صحبت كنيد. پيشنهاد ما این است كه قانون گذاريها هم در این جلسه انجام شود.
تشکیل جلسات خانوادگی برای اعضا مفید خواهد بود بدینترتیب هریک از آنان در شکلگیری خانوادهی جدید نقشی داشته و احساس تعلق و ارزشمندی به وی دست میدهد.
والدین به عنوان تاثیرگذارترین افراد در زندگی فرزندانشان میتوانند پیامهای مثبت و راهکارهای عملی را برای آنان فراهم کنند تا در کنترل عواطفشان از جمله خشم به آنها کمک کند. پیشنهادات زیر به پدران و مادران دراین خصوص عرضه میشود:
برقراری پیوند عاطفی والدین و نوجوان: هرچه ارتباطتان با فرزندان بیشتر شده و گسترش یابد، احساس صمیمیت بیشتری نسبت به همدیگر پیدا خواهید کرد. به عواطف او احترام بگذارید، حتی اگر قادر به درک آنها نباشید.
به دنبال احساساتی بگردید که با خشم و پرخاشگری فرزندتان مرتبط باشد، از جمله ناکامی، آشفتگی، بیکفایتی و ترس. این پیام را به او منتقل کنید که تمام اینها نشانهیی از انسان بودن است، نه علامت ضعف او.
درصورت امکان در اختلافات موجود میان بچهها دخالت نکنید و اجازه دهید خودشان مشکلات خود را حل کنند.
درحضور فرزندان به سرزنش و انتقادکردن از همسرتان نپردازید.
بسیار مهم است که به عنوان پدر و مادر الگوی مناسبی برای فرزندانتان باشید و به آنان کمک کنید تا روشهای جدید کنترل و مدیریت خشم را بیاموزند.
منابع:
حاجیباقری، الهام؛ خانواده، خشم و مهارتهای تشویق؛ ۱۳۹۲؛ انتشارات فنافزار
ممتازی، سعید؛ نوجوان سالم من ( کتاب راهنمای والدین)، بی تا
ثبت ديدگاه