“چرا تغییر سرگرمی مهم است؟ چون گاهی کلید دستیابی به موفقیتهای تازه در یک سرگرمی جدید نهفته است.” «شاهین کلانتری»
خواندن این پرسش و پاسخ لحظاتی مرا به تعمق واداشت. از خودم پرسیدم: راستی من چه سرگرمیهایی دارم که با جایگزین کردن سرگرمیهای جدیدتر میتوانم در خودم و زندگیام تغییر ایجاد کنم؟ آن هم از نوع کارآمد و سودمندش؟
به این نتیجه رسیدم که در اولین گام سرگرمیهای روزانهام را لیست کنم. پس باید اولویت را بر آن دسته از تفریحات و فعالیتهای لذتبخشی قرار دهم که دزد وقتهای مفیدم هستند و مرا از انجام برنامههای مهم روزانهام بازمیدارندو همچنین مشغولیت به آن در نهایت مانع از تیک خوردن اهداف کوتاهمدتم میگردد. علاوه بر آن با خودم اندیشیدم که یادآوری زیانهایی که هریک از آنها به بار میآورد مرا در پیدا کردن فهرست مدنظرم راهنمایی خواهد نمود.
باری؛ فهرست اولیهی زیر ثمرهی نشست یکساعته با خودم است:
۱-بدترین عادتی که ماههاست دامنگیر اوقات فراغت و حتی سارق لحظات پربهای شبانهروزم شده چک کردن گوشی و در واقع پیامرسانها و شبکههای اجتماعی مثل: اینستاگرام و واتساپ و … است. هر بار هم به بهانهی چک کردن و پاسخگویی به پیامهای دریافتی یا گشت و گذاری کوتاه خودم را توجیه میکنم که فقط در حد چند دقیقه قرار است به صورت مروروار نگاهی بیندازم. اما غافل از این واقعیت غیرقابل انکار که شکارچی ماهر چنان آگاهانه و برنامهریزیشده دام تودرتوی خود را برای ربودن نگاه مشتاق و جاذبههای سرگرمکنندهی کاربران پهن نموده که تا به خود آیی گاه ساعتها زمان ارزشمند و مفیدت را در اثر دنبال کردن صفحات متعدد و مصرف کردن محتواهای یکبارمصرف و عبث به هدر دادهای! همان زمانی را که میتوانست صرف امور باارزش و اثربخش شود.
۲-از دیگر علایقی که برایم لذتبخش و وسوسهکننده است؛ خوردن تنقلات و نوشیدن چای و بیسکویت و … هنگام تماشای فیلم یا حتی در حین مطالعه و نوشتن است که علاوه بر حواسپرتی و مانع از تمرکز کافی موجب افزایش وزن و عدم تناسب اندام میشود.
۳- چت کردن: متاسفانه با وجود تاکیدهای مکرر استاد کلانتری و دیگر دوستان باتجربه در عرصهی تولیدمحتوا و توسعه فردی بر این نکته که مهمترین کار را باید در نخستین ساعات روز انجام داد، هنوز موفق نشدهام به این کار مبادرت ورزم و با اینکه به خوبی واقفم که نباید نوشتن مقاله و بروزرسانی وبلاگ را به آخرین ساعات شب موکول کنم، آن هم به دلیلی کاملا روشن و واضح: «چون در این زمان مغز در اوج خستگی به سر میبرد و از انگیزه و انرژی کافی برای تراوشات فکری نو و آفرینش خلاقانه برخوردار نیست»، اعتراف میکنم که این رخداد هر شب تکرار میشود و بدتر از آن همزمان شدن گفتوگوهای آنلاین با دوستان در فضای مجازی است که موجب میشود همان اقدام به تعویقافتاده نیز به سرانجام نرسد و در پایان شب با ذهنی نیمه هوشیار و جسمی فرسوده به رختخواب بروم.
مرحله دوم بعد از شناسایی فهرست سرگرمیها و پیامدهای زیانآورش پیداکردن جایگزینی مناسب و جذاب برای آن دسته از اقدامات تفننی است که هیچ بازدهی مثبت و ارزندهای به ارمغان نمیآورند.
*: در چاهای مختلف خانه و داخل کیفم دفترچه و خودکار قرار دهم تا به محض اینکه دچار وسوسهی چک کردن گوشی شوم یک متن کوتاه حتی در حد چند جمله و سطر مختصر بنویسم. علاوه بر آن میتوان کتابهایی با موضوع شعر، جملات گزیده از بزرگان و مانند این که نیاز به تمرکز حواس بالا و یا ژرفاندیشی ندارند جهت مطالعه و مرور قرار دهم و حتی با این کار ذهن خودم را با آهنگ و موسیقی کلمات، واژگان نو عادت دهم و در یک گام بالاتر به حفظ کردن شعر بپردازم و کام تشنه و سیریناپذیر درونم را با لذت نوشیدن از جام شاعران گوارا سازم.
*: برای پاسخ دادن به پیامها زمانهای خاص و محدودی را تعیین کنم و نسبت به آن خودم را مقید سازم که به محض اتمام زمان معینشده مکالمه را پایان دهم و سراغ فعالیت/هدف بعدی بروم.
*: نوشیدن حداقل ۸ لیوان آب در طول روز و خوردن میوه را جایگزین هلههوله و خوراکیهای غیرمفید سازم.
*: مهمترین کار نیز تهیه فهرستی از کارهای اولویتدار و فوری و مهم روزانه است که در هنگام نوشتن صفحات صبجگاهی بایستی تهیه شود و متعهد شوم تا زمانی که لیست اهداف و کارهای اصلی تیک زده نشود سراغ سرگرمیهایی چون وبگردی و مصرف محتواهای دیگران نروم.
۱۶/۵/۱۴۰۱
آخرین دیدگاهها