می بارد امشب، بارانی از عشق بر کوی قلب
به مرگ که میاندیشم؛ از گریز پی در پی
ساده ترین حرفها را گاه باید در پای پنجره
مقابلت ایستادهام؛ خیره در چشمانت، امتداد نگاهت را دنبال